داستان کوتاه

داستان‌های کوتاه اما جذاب و آموزنده

داستان کوتاه

داستان‌های کوتاه اما جذاب و آموزنده

داستان کوتاه
آخرین نظرات

۱۲ مطلب با موضوع «دل نوشته» ثبت شده است


 
کاری نسبتا دشوار ولی شیرین


پادشاهی بود که از یک چشم و یک پا محروم بود.
روزی پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند نقاشی زیبایی بکشند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟!

سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد.
او پادشاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده!

آیا ما می توانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؟

ندیدن یا زیبا دیدن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنها می تواند حال ما را خوب و روان مان را آرام کند.

این نوع نگرش، مهارتی آموختنی است و با تمرین، در ذهن ما نهادینه می شود.

رضا کشمیری

بسم الله و بالله و فی سبیل الله

یک دقیقه سکوت ...

بخاطر خجالت کشیدن مردی که درآمدش کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد تا چه رسد به خرید شب عید و شرمسار پای رفتن به خانه را ندارد!

 

یک دقیقه سکوت ...

بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم را به نام جنس خارجی به  تن نحیف بچه‌اش می‌کند و به رویش می‌خندد اما در خفا اشک می‌ریزد.

 

یک دقیقه سکوت ...

بخاطر زنی که با شرافت تمام غرورش را زیر پا می‌گذارد و خانه تکانی دیگران را انجام می‌دهد و خانم خانه برایش اربابی  می‌کند ولی تسلیم هیچ نامرد از خدا بی‌خبری نمی‌شود.

 

یک دقیقه سکوت ...

بخاطر تبسم مصنوعی بر کنج لب زنی که چرخ کرده سنگدونی مرغ را بجای گوشت چرخ کرده به بچه‌ی در آرزوی کبابش می‌دهد.

 

یک دقیقه سکوت ...

 بخاطر بچه ای که خجالت می‌کشید و تو کوچه نمی‌امد و با حسرت از لای در همبازی‌های لباس نو بر تن کرده را می‌دید و گریه‌ای تلخ سر می‌داد.

 

یک دقیقه سکوت ...

به خاطر انسانیت که این روزها مرده است ولی همه  می‌توانیم آن را زنده کنیم...

 

 

رضا کشمیری