داستان عجیب و جالب پروفسور لگنهاوزن در محضر آیتالله مصباح یزدی
✅ توفیق شد شبی میزبان حضرت آیتالله مصباح یزدی و پروفسور لگنهاوزن باشم. او که یک شخص آمریکایی است و پس از مسلمان شدن به ایران آمده است، آن شب داستان عجیب هدایت یافتن خود را برای حضرت علامه اینگونه نقل کرد:
♦ سالها پیش که در دانشگاه آمریکا به تدریس مشغول بودم، شاگردی ایرانی داشتم بهنام علی. اواسط سال تحصیلی بود که علی درخواست مرخصی کرد. علت را که از او جویا شدم، گفت میخواهد برای حضور در جبهه و جنگ با بعثیهای عراق عازم ایران شود؛ بعد هم از من درخواست عجیبی کرد و گفت: " دعا کنید به شهادت برسم..."
♦ من آنزمان کاملاً بیدین و لائیک بودم؛ از این درخواست خیلی تعجب کردم و واقعاً برایم سؤال بود که این دیگر چه عشقی است؟؟ او میخواهد بهترین کلاسها در بهترین دانشگاههای آمریکا را رها کند و به عشق چیزی به نام شهادت، در جنگ حضور پیدا کند؟؟ این معنا اصلاً برایم قابل فهم نبود.
♦علی رفت و دیگر بازنگشت. از دوستان ایرانی او جویای احوالش شدم که به من گفتند علی به شهادت رسیده است!! باورم نمیشد؛ درونم غوغایی شده بود و سؤالات سابق بیشتر از قبل آرامش را از من گرفته بود. یعنی علی به دنبال مرگی با نام شهادت رفته بود؟؟
♦پس از مدتی تصمیم گرفتم به ایران سفر کنم. قبر علی را در بهشت زهرای تهران پیدا کردم... میتوانم بگویم نقطه عطف زندگی من در کنار مزار علی رقم خورد. درس ایمان و مردانگی را آنجا آموختم. شناخت نسبی که به دین اسلام پیدا کرده بودم، مرا سیراب نمیکرد؛ از همین جهت به شهر قم سفر کردم.
♦سحرگاه بود که به قم رسیدم. با آنکه فارسی بلد نبودم، صدای مناجات دلنشینی که از حرم مطهر حضرت معصومه (علیهاالسلام) به گوشم میرسید، بر عمق جانم نشست. صبح هنگام حیران و سرگردان بودم و نمیدانستم نزد چه کسی بروم؟؟ دنبال علم دین بودم ولی کسی را نمیشناختم. در همان روز شخصی آیتالله مصباح را به من معرفی کرد و گفت گره کار تو به دست ایشان باز میشود...
و شد آنچه باید میشد.
✅ پروفسور لگنهاوزن از دانشگاههای آمریکا به ایران آمد و پس از مسلمان شدن نام محمد را برای خود برگزید. او در مؤسسه آیتالله مصباح به نام مؤسسه امام خمینی مشغول به تحصیل شد و همینک از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه است. تاکنون قریب به ٣٠ سال در این مؤسسه مشغول خوشه چینی از خرمن معارف اهلبیت (علیهم السلام) است؛ همچنین مقالات و کتب متعددی را تألیف نموده است. خودش میگفت هرچه دارم از شهادت علی دارم...
مطالعه بیشتر:
مشاور خانواده و تربیت فرزند
خاطرات حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین جلالی