داستان کوتاه

داستان‌های کوتاه اما جذاب و آموزنده

داستان کوتاه

داستان‌های کوتاه اما جذاب و آموزنده

داستان کوتاه
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب حنظله‌ها» ثبت شده است

بخشی از کتاب :

چند دقیقه‌ای برای بچه‌ها سخنرانی کرد و در پایان روضه حضرت زهرا سلام الله علیها را خواند. همه اشک می‌ریختند، خودش از همه بیشتر.  شروع کرد به سینه زدن و نوحه خواندن: « چه زیباست شهادت ، چه زیباست شهادت، شهادت شیرین است. »
آخر سخنانش گفت: « بچه‌ها امشب، شب حنظله‌ها ست، امشب خیلی از حنظله‌ها(تازه داماد‌ها) شهید می‌شن! »
یکی از بچه‌ها پرسید: « منظورت چیه؟! کدوم یکی از بچه‌ها شهید می‌شن؟ »
با دست اشاره کرد سمت یکی ، یکی و گفت: « تو شهید می‌شی! ... تو و تو شهید می‌شید! ... »
یکی از بچه‌ها سرش را نزدیک گوش محمّدمهدی برد و پرسید: « خودت چی؟! خودت هم حنظله هستی. »
لبخندی شیرین زد: « خودم هم امشب شهید می‌شم. »

 

درباره کتاب شب حنظله ها

دانلود کتاب

 

 

رضا کشمیری

 

از راست: مرحوم محمد سلطانمرادی ؛ سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ؛ روحانی شهید محمدمهدی آفرند

بخشی از فصل آخر کتاب شب حنظله‌ها (خاطرات داستانی روحانی شهید محمدمهدی آفرند):

دلم آشوب بود، نمی‌دانستم این تصمیم ناگهانی به صلاحم است یا نه؟ آیا می‌توانم حق مطلب را ادا کنم؟ امید داشتم خود پسرعمه‌ شهیدم به کمکم بیاید و با مهربانی و اخلاص همیشگی‌اش دستم را بگیرد و در نوشتن خاطراتش یاری‌ام کند.

توی دلم به شهید گفتم: « بالاخره من هم پسر دایی‌ات هستم، هم برادر زنت. به دلم افتاده از شما بنویسم. ۳۳ سال گذشته اما دل است دیگر!»

قرآن استخاره‌ام را برداشتم و رو به قبله سه بار سوره توحید را خواندم و سه بار صلوات؛ مصحف شریف را باز کردم: « این‌کار به مراد دل باشد اما چهل روز صبر لازم دارد. ان‌شاءالله درست می‌شود». آیه ۲۴ سوره مبارکه کهف آمد:« وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ وَ قُلْ عَسى‏ أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَدا ».

دلم قرص شد اما حکمت چهل روز را نفهمیدم. دلم لرزید،  شتابزده و دل آشوب رفتم سراغ تقویم گوشی‌ام. چهل روز دیگر مصادف بود با روز شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها.  شور عجیبی به دلم افتاد. عشق و محبّت عجیب مهدی آقا به حضرت زهرا سلام الله علیها باعث شده بود که او در گردان ۴۱۲ قرار بگیرد ، گردانی که به پیشنهاد حاج قاسم سلیمانی و به همّت و فرماندهی شهید عارف حاج‌علی محمّدی‌پور به نام مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تشکیل شده بود.

گردانی که دسته ویژه آبی-خاکی آن به فرماندهی مهدی‌آقا ، اولین گروهان از اولین گردان بود که در شب عملیّات کربلای ۵ با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها به مواضع دشمن در کانال پرورش ماهی حمله کرد. شبی که مصادف بود با ایّام شهادت مادر سادات. شبی که سی و سه سال است سالگرد روحانی شهید محمّدمهدی آفرند در منزل پدری‌اش با عزاداری و سینه زنی و اشک بر حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها همراه می‌شود.

مطالب بیشتر:

حاج قاسم سلیمانی در میان گلوله‌های داغ

شب حنظله‌ها

رضا کشمیری

 

بسم الله الرحمن الرحیم


بالاخره بعد از سه بار بازنویسی کار کتاب خاطرات روحانی شهید محمدمهدی_آفرند تمام شد.
این شهید عزیز فرمانده دسته ویژه خط‌شکن غواص گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله بود.
چه بسیار که با اشک دیده جملات و کلمات را پشت سر هم قرار دادم و نوشتم و نوشتم تا دلم آرام گیرد. نوشتم تا خودم آدم شوم و ان شاءالله لایق شهادت.
اسم کتاب را گذاشتم شب_حنظله_ها همان شبی که بسیاری از تازه دامادها شهید شدند... شب نوزدهم دی ماه سال ۱۳۶۵...عملیاتکربلای۵

الحمدلله رب العالمین

 


از راست: مرحوم سلطانمرادی، شهید آفرند، سردار حاج قاسم سلیمانی ; محمدرضا باقری و شهید محمدی
 

بیشتر بخوانید:

درباره گلوله‌های داغ

رضا کشمیری